مهاجرت به کانادا در چهار مرحله

مهاجرت به کانادا در چهار مرحله

برای داشتن یک مهاجرت صحیح و اصولی به این مراحل توجه کنید

دراین نوشته چهار مرحله که می تواند مسیر مهاجرت شما به کانادا را برای شما ساده تر کند توضیح داده ایم. ابتدا شناختی کلی از کانادا، سپس کارهایی که قبل از مهاجرت به کانادا باید انجام دهید، بعد فعالیتهایی که حین مهاجرت به کانادا انجام می دهید و نهایتا آنچه که پس از مهاجرت به کانادا باید در نظر داشته باشید.

داشتن رفاه بیشتر،زندگی بهتر، امنیت و آسایش بالاتر و بهره بردن هر چه بیشتر از عمر، مهمترین دلایلی است که بشر از هزاران سال پیش تا به حال برای رسیدن به آنها دست به مهاجرت زده است. خواسته هایی که باعث شدند اجتماع های متفاوت و گوناگونی در سراسر جهان به وجود بیایند و زندگی انسان در هر قرن با قرن پیش از آن تفاوت های قابل توجهی داشته باشد. شاید هم به دلیل همین تاثیرگذاری باشد که در تاریخ همیشه از اولین مهاجران به عنوان انسان هایی شجاع،سخت کوش و باهوش یاد می کردند. باور قدیمی که می گفت مهاجرت کار شجاع ترین آدمهاست. با توجه به شرایط زندگی در دوره های پیشین، کمبود اطلاعات بشر از سرزمین هایی که حتی در همسایگی آنها قرار داشت و پر خطر بودن سفرهای زمینی و دریایی، این کاملا قابل قبول است که انسانها تا دو قرن پیش مهاجران را آدمهایی با شرایط بالقوه و ویژه تصور می کردند. از آن زمان تا کنون همه چیز خیلی تغییر کرده است. سفرهای زمینی و دریایی و هوایی دیگر خطر ویژه ای برای آدمها به حساب نمی آیند و از طرفی دهکده جهانی باعث شده است آدم ها بدانند در هر نقطه ای از دنیا انسان های دیگر به چه شکلی و با چه کیفیتی زندگی می کنند. تصمیم گرفتن برای مهاجرت با توجه به اینکه دیگر جان آدم در خطر نیست خیلی آسان شده، اما در مقابل این آسانی قوانین بین المللی وضع شدند که مهاجرت را به امری بسیار جدی و محتاج برنامه ریزی تبدیل کردند. قوانینی که اگر از سختی های آنها چشم پوشی کنیم، در جهت آسایش و آرامش هر دو طرف مهاجرت وضع شده اند. قوانینی به نفع مهاجران و کسانی که کشور آنها مقصد تعداد زیادی انسان مهاجر با هدف رسیدن به زندگی بهتر است.به طور دقیق کشوری همچون کانادا که امروز جزو مهمترین مقاصد مهاجران در سراسر جهان است.

مهاجرت به کانادا

به کجا می رویم؟

کانادا بعد از روسیه پهناورترین کشور جهان است، اما جمعیت آن در حدود یک پنجم کشور روسیه است. بعد از مساحت مهمترین نکته درباره این کشور همسایگی با آمریکا و داشتن طولانی ترین مرز زمینی با این کشور است. ویژگی که باعث شده است کانادا و آمریکا بزرگترین رابطه اقتصادی دو کشور در جهان را داشته باشند و حجم معاملات آنها با هم از هر دو کشور دیگری بیشتر باشد.اتفاقا جمعیت آمریکا هم بسیار بیشتر از جمعیت کاناداست و طبق آخرین سرشماری ها ، کانادا جمعیتی حدود یازده درصد جمعیت آمریکا را دارد. شاید به همین دلیل است که کانادا قوانین گسترده ای برای جذب نیروی متخصص از کشورهای دیگر جهان را دارد. اما این بدین معنی نیست که سیاست های کانادا اجازه بدهد درهای کشور با سهل انگاری و آسان گیری به روی مهاجران باز شود. قوانینی که همیشه از طرف سیاستمداران و تصمیم گیران امورمهاجرت رعایت شده است و اتفاقا هدف از رعایت سفت و سخت آن هم این است که کانادا بتواند در کنار جذب صحیح نیروهای انسانی مورد نیازش ،نظم مینیاتوری و رتبه قابل قبولش از لحاظ سطح زندگی مردم در کل جهان را حفظ کند. خصوصا رضایت مردمی که طبق نظرسنجی های جهانی 82 درصد آنها از زندگی شان راضی هستند و 80 درصد آنها اعتقاد دارند در طول یک روز نکات مثبت زندگی شان از نکات منفی آن کمتر است. در کنار آن اعلام کمترین آمار جرم و جنایت، رضایتمندی مردم از خدمات درمانی مقرون به صرفه ،سیستم آموزشی مناسب، حقوق برابر بین شهروندان و فرصت های برابر،برگ های زرینی هستند که سیاستمداران کانادایی می کوشند به خوبی از آنها محافظت کنند.
در کنار مسائل کلان، ویژگی های دیگری هم هستند که کانادا به آنها معروف است. مهمترین ویژگی مثبت، تنوع فرهنگی در کانادا است و اینکه تقریبا بین مهاجران یک ساله و مهاجران سی ساله در آن کشور تفاوت چندانی وجود ندارد. در واقع کانادایی به افرادی گفته می شود که اقامت آن کشور را دارند. حتی اگر همین دیروز کارت اقامتشان(PR) صادر شده باشد ، و به این ترتیب مهاجران خیلی خیلی کمتر از هر کشوری در جهان بین خودشان و مردم دیگر تفاوت احساس می کنند. از طرفی دیگر دوری کانادا از کشوری همچون ایران و خیلی از کشورهای مهاجر خیز، و همچنین تفاوت آب و هوا و اقلیم کانادا با این کشورها از مسالی است که مهاجران باید آن را در نظر بگیرند. تفاوت مهم و بعد مسافتی طولانی که به سبب آنها یک داوطلب مهاجرت باید خودش را برای زندگی واقعا تجربه نشده و جدیدی آماده کند و آمادگی اش بر پایه تحقیق جدی و همه جانبه درباره این کشور باشد. تحقیقاتی که اگر در نهایت نتیجه شان بیشتر به سمت مثبت میل کند، تازه اول راه است و زمان قدم گذاشتن در مسیر سه گام اصلی بعدی است.

گام اول: قبل از مهاجرت به کانادا چه کنیم؟

هدف تعیین کنید : در صورتی که تحقیقات میدانی شما درباره مهاجرت به کانادا نتیجه مثبت داشت،اولین حرکت باید تعیین هدف باشد. در اینجا تعیین هدف اصلا به معنی برنامه ریزی برای زندگی در کانادا نیست. تا آن مرحله هنوز راه زیادی باقی است. در این مرحله فرد داوطلب مهاجرت به کانادا اول باید خودش را بشناسد و اهداف مهمش در زندگی را تعیین کند. این کار مهمترین بخش گام اول به حساب می آید چرا که تعیین درست اهداف می تواند به شما بگوید که کانادا هر چقدر هم که خوب باشد آیا برای شما هم خوب است؟ این به اهداف شما بستگی دارد. معمولا انسانی که به بلوغ کافی برای تصمیم گیری در زندگی شخصی اش رسیده باشد می تواند حداقل پنج هدف کلی را برای آینده در نظر بگیرد. اهدافی که لا اقل در چشم اندازی ده ساله ثابت بمانند. برای پیدا کردن درست این اهداف به زمان مناسبی احتیاج دارید که از نظر هیجانات مثبت و منفی درحالت تعادل باشید. بعد از رسیدن به این زمان مناسب و بعد از پیدا کردن اهدافتان یک سوال اساسی را در مورد همه آنها تکرار کنید. مثلا فرض کنید یکی از اهداف شما رسیدن به ثبات مالی و داشتن آینده ای تضمین شده است. از خودتان سوال کنید آیا مهاجرت به کانادا من را به این هدف نزدیک ترمی کند یا دورتر؟ اطلاعاتی که در تحقیقات میدانی بخش قبل جمع کرده اید را به خاطر بیاورید و یک به یک این سوال را درباره رسیدن به اهدافتان و رابطه آنها با مهاجرت به کانادا از خودتان بپرسید. این اولین حرکت در گام اول است که انجام صحیح آن بدون شک شما را از سردرگمی در آینده نجات خواهد داد. برای روشن شدن بیشتر مساله می توانید چند نمونه از بهترین و بدترین اهداف مهاجرت به کانادا را مطالعه کنید.

با این اهداف به کانادا مهاجرت نکنید

چشم و هم چشمی: فکر نکنید شما از این قائده خارج هستید . وقتی با توجه به شرایط سخت مهاجرت به کانادا، رفتن به این کشورتبدیل به یک موفقیت شده است، ممکن است هر کسی حتی شما به دام چشم و هم چشمی افتاده باشید. این روزها مصداق های موفقیت تغییر کرده اند و با توجه به شرایط متغیر کشور ما و از آن بدتر شرایطی که هر روز به مشکلات آن افزوده می شود،کسانی که مهاجرت کرده اند انسان های موفقی به نظر می رسند که به هدفشان رسیده اند. درباره آن افراد ممکن است این حدس درست باشد، اما درباره کسی که می خواهد به کانادا مهاجرت کند، نگاه کردن به موفقیت دیگران با ته مایه چشم و هم چشمی یکی از بزرگترین اشتباهاتی است که باید از آن اجتناب کرد.

مهاجرت به شکل مسافرت: مهاجرت با گرفتن یک ویزای توریستی فرق دارد. افزایش سفرهای برون مرزی خصوصا به کشورهای همسایه در دو دهه گذشته باعث شده است قشر متوسط و میانه جامعه هم بتوانند با سفرهای تقریبا ارزان قیمت تجربه خروج از کشور را داشته باشند. تجربه هایی که بیشترشان خوب و شاد بوده اند و تبدیل به خاطراتی ماندگار شده اند. معمولا آدمها بعد از پشت سر گذاشتن اولین تجربه ها جسورتر از قبل می شوند و در این مورد خاص مسافرت های برون مرزی می توانند جرقه میل به مهاجرت را به وجود بیاورند. اما باید باور داشت که مهاجرت به کانادا با سفر به کشورهای همسایه با هدف تفریح و خوشگذرانی اصلا قابل مقایسه نیست. در مهاجرت، شما از روز اول در حال ساختن وطنی جدید برای خودتان هستید. به این لحاظ شرایطتتان با وقتی که به سفر رفته بودید کاملا متفاوت است. اینجاست که دیگر دیدن مناظر زیبا، آشنایی با شهرهای مدرن و سبک زندگی مردمان جدید مثل وقتی که به سفر رفته بودید هیجان زده تان نمی کند و رنگ و بوی تجربه های سابقتان را ندارد.

مهاجرت به خاطر خستگی: درهر شرایطی که هستید خودتان را جدی محک بزنید.اگر شاغل هستید به خودتان درباره عمکرد شغلی تان نمره بدهید. بدون در نظر گرفتن شرایطی که تحت کنترل شما نیست، فقط به مسئولیت پذیری و سختکوشی خودتان چه نمره ای می دهید؟ اگر از بروکراسی نامناسب اداری در کشورمان بگذریم و فقط نحوه برخورد شما با مسئولیتی که به عهده تان گذاشته شده را در نظر بگیریم،آیا شما آدم سخت کوشی به حساب می آیید؟ اگر پاسختان منفی و نا امید کننده است از فکر مهاجرت به کانادا بیرون بیایید. درست است که شرایط کاری در کشورما مناسب نیست و خیلی از افراد به خاطر عدم وجود روال صحیح کاری نمی توانند از همه ظرفیت های خود استفاده کنند. اما واقعیت دیگری هم وجود دارد که می گوید لا اقل درکانادا اکثر کسانی که شغلی را به عهده می گیرند نهایت سخت کوشی را در آن به نمایش می گذارند و فرقی نمی کند آن شغل فروشندگی در یک فروشگاه کوچک و معمولی باشد، یا مدیریت فروش یک شرکت بزرگ. بنابراین اگر با استانداری که در مورد ساعت کاری مفید در ایران وجود دارد شما از کارتان خسته میشوید، مهاجرت به کانادا حتی فقط با ویزای کار کانادا و کار کردن طبق استاندارد 40 ساعت واقعی در هفته برایتان سخت خواهد بود.

با این اهداف به کانادا مهاجرت کنید

رسیدن به امنیت و آرامش بیشتر: اگر ایمنی خود و خانواده تان برایتان مهم است و می خواهید بعد از مهاجرت فکرتان بیش از حد درگیر مراقبت از خودتان نباشد، مهاجرت به کانادا برایتان مفید است.کانادا یکی ازامن‌ترین کشورهای دنیا به حساب می آید. بر اساس گزارش شاخص صلح جهانی سال 2018  و بررسی سطح خشونت و ایمنی 163 کشور، کانادا ششمین کشورامن دنیاست. کانادا درشاخص ذکر شده در کنار دانمارک و جمهوری ‌چک قرار دارد و این در حالی است که کشورهای استرالیا، هلند و انگلستان به ترتیب در جایگاه ۶، ۱۷و ۵۱ پس از کانادا قرار دارند.

اینکه کانادا کشور جرم خیزی نیست و مردم با رویکرد چند فرهنگی به خوبی با ملیت های دیگر ارتباط برقرار می کنند باعث به وجود آمدن سطح بالایی ازامنیت فردی برای شهروندان شده است. از سویی دیگر امکانات درمانی و قوانین مدرن حقوق کار که بیشتر آنها برسلامت جسم و حتی روان افراد تاکید دارند باعث وجود امنیتی اجتماعی برای شهروندان کانادا می شود. به این دلایل امنیت طولانی مدت و بدون بند و تبصره که برای همه شهروندان یکسان است می تواند دلیل مثبت و واقعی برای مهاجرت به کانادا باشد.

تحصیل سطح بالا برای خانواده: کانادا درمیان مقاصد تحصیلی برتر رتبه بسیار خوبی دارد.انتاریو،بریتیش کلمبیا و کبک میزبان دانشگاه های مشهوری هستند و دراکثر رنکینگ های جهانی دانشگاه های کانادا رتبه های قابل توجهی دارند. اما غیرازسطح بالای علمی دانشگاه ها درکانادا، هزینه تحصیل درآن به طور متوسط از کشورهایی همچون آمریکا ، استرالیا و انگلستان پایین تراست. اما گذشته از بحث آموزش عالی، سیستم آموزشی کانادا می تواند برای مهاجرانی که فرزند دارند و یا درآینده صاحب فرزند می شوند بسیار جالب باشد. کانادایی ها برای سالهای متمادی تحصیل کرده ترین ملت جهان شناخته شده اند.سیستمی صحیح و سطح بالا از لحاظ آموزش به صورت یکپارچه درتمامی مدارس و برای همه محصلین کانادایی اجرا می شود. بنابراین مهاجرت به کانادا با این هدف که بتوانیم دردانشگاه های سطح بالا تحصیل کنیم و یا فرزندانمان تحت نظارت یک سیستم صحیح آموزش ببینند و راه آینده شان هموار شود بسیارمنطقی و قابل دسترس است.

آینده تضمین شده: کانادا جزو معدود کشورهایی است که برای  مهاجرین و شهروندان خود حقوق برابری قائل است.به همین دلیل هرمهاجری می تواند امیدوارباشد آینده ای که درانتظاریک کانادایی است درانتظار او هم باشد. زمینه سازهای این آینده روشن هم سیاست های کلی کشورکاناداست که از لحاظ اقتصادی و سیاسی روند رو به رشد و ثابتی را دنبال می کند. توجه ویژه به زیرساخت های اقتصادی و اشتغال زایی و حمایت های اجتماعی برای همه گروه های سنی و معتدل رفتار کردن درسیاست های جهانی و کناره گیری از شرکت در پروژه های جنگی ازمهمترین دلایلی است که آینده را برای کانادایی ها کم تنش و قابل پیش بینی می کند. شرایطی که با وجود منازعات سیاسی این سالها درجهان برای خیلی ازملیت های دیگر حتی بسیاری از جهان اولی ها آنچنان تضمین شده و قابل دسترس نیست.

گام دوم: وقتی درگیر پروسه مهاجرت به کانادا هستیم چه کنیم؟

مرحله دوم را وقتی آغازمی کنید که به این نتیجه برسید مهاجرت به کانادا برای شما مناسب است و در کانادا شرایطی وجود دارد که با ویژگی های شما سازگاری دارد. اگر به این مرحله رسیده اید درواقع وارد پرکارترین مرحله مهاجرت به کانادا شده اید. این مرحله طولانی، سخت و پرکاراست. بخش اعظمی از هزینه هایتان دراین مرحله صرف می شود و با توجه به روشی که می توانید با آن به کانادا مهاجرت کنید زمان طولانی انتظار، همراه با کار و تلاش را در پیش دارید. بنابراین به تبصره مهم گام دوم توجه کنید.

تبصره مهم: اگر به این نتیجه رسیده اید که مهاجرت به کانادا برایتان مفید است قبل از وارد شدن به گام دوم یک بار دیگر خودتان و کسانی که احیانا با شما قصد مهاجرت دارند(همسر،فرزندان) را بررسی کنید. اگر هرکدام ازشما شک دارید وهنوز نمی دانید تحمل سختی های رفتن از کشورتان و وارد شدن به مکانی جدید را دارید یا نه دست نگه دارید. این بدین معنی نیست که برای همیشه پرونده مهاجرت به کانادا را ببندید. شاید در حال حاضر شرایط روحی مناسب را ندارید و با گذشت زمان این آمادگی را پیدا کنید. اما بدانید اگر در این بخش واقع بین نباشید و خودشناسی نکنید زمان زیادی را ازکف می دهید، پول زیادی را خرج می کنید و احتمالا شانس مهاجرت به کانادا را برای همیشه از دست می دهید. از طرفی دیگر، اگر بخواهید انسان دوستانه هم به قضیه نگاه کنید، شروع کردن پروسه مهاجرت از طرف کسانی که هنوز مطمئن نیستند که آیا واقعا می خواهند به کانادا مهاجرت کنند یا نه فقط صف های بررسی پرونده ها را طولانی می کند و کسانی که می دانند چه می خواهند را از زندگی عقب می اندازد. پس در درجه اول به خاطر پول و زمان خودتان و دردرجه دوم برای دیگر کسانی که می خواهند به کانادا مهاجرت کنند برای آخرین بار سنگ هایتان را با خودتان واعضای خانواده تان وا بکنید وبعد وارد گام دوم شوید.

در گام دوم همه کسانی که با روش های مختلف، اقدام به تشکیل پرونده برای مهاجرت به کانادا کرده اند باید چند کار اساسی را انجام دهند. فرقی نمی کند ویزای تحصیلی می خواهید یا اسپانسرشیپ همسر. تفاوتی نمی کند که قصد سرمایه گذاری دارید یا می خواهید به ده ها روش دیگر اقدام کنید. شما باید دردو جبهه کار مهاجرت به کانادا را دنبال کنید. اولین جبهه آماده کردن مدارک دقیق و درست برای روشی است که طبق آن می توانید به کانادا مهاجرت کنید و جبهه دوم که بسیار مهم است آماده کردن خودتان برای ورود به کاناداست. آماده سازی که زمان طلایی اش همین حالا و قبل از این است که وارد کشور کانادا شوید. پس کارهایی را که باید در این مرحله انجام دهید، مثل یادگیری زبان و کسب تخصص و … به زمان رسیدنتان به کانادا موکول نکنید . واقعیت این است که به محض رسیدنتان به کانادا کارهای دیگری برای انجام دادن خواهید داشت. پس، از این مرحله تقریبا طولانی برای محکم کردن زیرساخت های مهاجرتتان به کانادا خوب استفاده کنید.

مدارکتان را اصولی جمع آوری کنید: برای مهاجرت به کانادا یا خودتان روش را انتخاب کرده اید و مراحل آن را طی می کنید، یا از یک وکیل یا مشاور مهاجرتی کمک می گیرید. درهر کدام از این شرایط  که باشید، لازم است در چندین مرحله مدارکی را آماده کنید وهنگام جمع آوری مدارک باید نهایت دقت را به خرج بدهید. اگر آدم ذاتا دقیقی هستید که چه بهتر. اما اگرمی دانید تمرکز و دقت لازم را ندارید از روش های افزایش تمرکز استفاده کنید که خطا نداشته باشید. درباره جمع آوری مدارک مورد نیاز برای مهاجرت به کانادا هیچ خطایی جایز نیست. باید چک لیست های مرحله ای درست کنید و حداقل سه بار چک کردن مدارک آماده شده را دردستورکارخود بگذارید. برای اینکه باور کنید چقدر یک خطای کوچک می تواند سرنوشتتان را عوض کند یک جستجوی کوتاه درفضای مجازی داشته باشید. واقعیت این است که خیلی ها مجبور شده اند رویای مهاجرت به کانادا را یا برای همیشه و یا برای مدتی طولانی فراموش کنند چون در مرحله جمع کردن اسناد، ترجمه و یا زمان تحویل آنها اشتباه های کوچکی داشته اند. هرگز به مراجعی که مدارک را برایتان صادر می کنند اطمینان کامل نداشته باشید. درهر جایی ممکن است خطای انسانی به وجود بیاید که برای شما به منزله یک تهدید جدی به شمارمی آید. اداره های آموزش دانشگاه ها، دارالترجمه های رسمی، اداره های نیروی انسانی ادارات، نامه های مهم بانکی و … هیچ کدام همیشه خالی از خطا نیستند. پس به محض اینکه مدرکی را تحویل می گیرید، قبل از الصاق آن به پرونده تان آن را خوب ودقیق مطالعه کنید و جزئیاتش را با آنچه که باید باشد تطبیق دهید.مسئله مهم بعدی زمان آماده کردن این مدارک است. باز هم می دانید که تعطیلات پیش بینی نشده، دستور العمل ها و بخش نامه های جدید، گم شدن یک نامه، قطع شدن اینترنت وهزار اتفاق دیگرممکن است روی دهد تا شما دردقیقه نود نتوانید مدارکتان را به پرونده برسانید. لذا برای جلوگیری ازاین مشکلات خودتان یک زمان نسبتا طولانی قبل ازموعد تحویل را در نظر بگیرید و از این مشکلات رها شوید. درکنارزمان و دقت، توجه داشته باشید هر گونه مدارک شناسایی و گواهینامه ای را که تا به حال کسب کرده اید درمهاجرت به کانادا همراه خود داشته باشید. پس خوب فکرکنید و هرچه که دارید،حتی اگربرای پرونده تان مورد نیاز نیست، ترجمه و برابر اصل کنید و همراه خود ببرید.

زبان بخوانید: درکانادا دوره های سطح بالای آموزش زبان برای پذیرفته شدگان جدید وجود دارد. دوره های رایگانی که کمتر کسی حاضر می شود از آن استفاده نکند. اما برای کسی که قصد مهاجرت به کانادا را دارد حساب باز کردن فقط روی این دوره ها اصلا منطقی نیست. درمرحله آماده شدن برای مهاجرت به کانادا یکی ازمهمترین مسائل یادگیری زبان است. یادگیری که برای هر داوطلبی با توجه به سن و روش مهاجرت با داوطلب دیگر متفاوت است.دراین شرایط شرکت درکلاس های گروهی که می تواند فضایی که بعد از مهاجرت به کانادا با آن مواجه خواهید شد را تداعی کند بسیار مناسب است. حتی اگردوره پر کارو سختی را می گذرانید به کلاس های خصوصی اکتفا نکنید. صحبت کردن درمحیطی کوچک با مدرسی که با نحوه بیان او آشنا هستید درکانادا به دردتان نمی خورد. باید درفضایی قرار بگیرید که د رآن نهایت تلاشتان برای انگلیسی صحبت کردن را انجام دهید. دقیقا مثل زمانی که تازه به کانادا مهاجرت کرده اید و مجبورید با فروشنده،راننده تاکسی یا صاحبخانه تان صحبت کنید.

بنابراین؛

  • اگر امکان این را دارید که از بدو ورود وارد دنیای کارنشوید و حداقل شش ماه زمان دارید تا با جادوی محیط ، زبانتان را تقویت کنید فقط به کلاس های معمولی سه جلسه درهفته اکتفا کنید.
  • اگر باید به محض مهاجرت به کانادا وارد جامعه شوید، باید زبان آموزی را کاری شبانه روزی تصور کنید و همزمان ازهمه روش ها برای تقویت صحبت کردن،شنیدن و خواندن و نوشتن استفاده کنید.
  • اگر کودک زیرسن مدرسه دارید برعکس تصورهمگانی تلاش نکنید به او زبان بیاموزید. فرزند شما بعد ازمهاجرت به کانادا با چه چیزی مواجه خواهد شد؟ آدمهایی که همه به زبانی دیگر صحبت می کنند. پس فقط کافی است آن فضا را در اینجا برایش شبیه سازی کنید. شرایطی را فراهم کنید که فرزندتان انگلیسی را بشنود. تلویزیون،رادیو، موزیک و … . با اینکار گوش او را برای شنیدن زبانی دیگر تقویت می کنید و دریادگیری زبان با لهجه مناسب هم دست انداز ایجاد نمی کنید.
  • اگر قرار است به محض ورود سرکلاس درس بنشینید، شما از کسی که وارد جامعه می شود هم کار سخت تری درپیش دارید. دانشگاه های کانادا برخلاف برخی از دانشگاه های بین المللی که درباره سطح پایین زبان دانشجویانشان شنیده اید، شتاب بسیار بالایی دارند و دانشجویی که سرعت انطباقش با این شتاب برابر نباشد بدون شک دچار مشکلات عدیده ای خواهد شد. اگرامکانش را دارید کتاب های معرفی شده در رشته خود را پیدا کنید. طرح درس ها را مطالعه کنید تا لااقل بدانید درآنجا قرار است با چه مباحثی رو به رو شوید.

تخصص های متفاوت کسب کنید: فرقی نمی کند با چه روشی قراراست به کانادا مهاجرت کنید. اگرپای صحبت های ایرانیانی که قبل از شما به کانادا مهاجرت کرده اند بنشینید متوجه می شوید که داشتن تخصص ها ومهارت های کوچک چقدرمی تواند درآنجا به کمکتان بیاید. بنابراین با توجه به رشته تحصیلی و استعداد و توانایی هایی که در خودتان سراغ دارید سعی کنید چند مهارت هر چند کوچک را بیاموزید. اگر برای مهارت هایی که انتخاب کرده اید می توانید گواهینامه دریافت کنید چه بهتر، اما اگرهم نمی توانید اصلا مهم نیست. این توصیه قطعا کاربردی ترین توصیه است که می توان برای یک متقاضی مهاجرت به کانادا داشت. کسب این مهارت ها هرگز برای پربارکردن کارنامه شما نیست. این دقیقا چیزی است که بعد از مهاجرت به کانادا زندگی را برایتان آسان تر می کند.  در رشته خودتان جستجو کنید و مهارت های مرتبط به آن را یاد بگیرید و دوره هایش را بگذرانید. شاید هم بخواهید چند منظوره شوید و کارهایی کاملا متفاوت را تجربه کنید. کارهایی که شاید امروز ندانید،اما درآینده ابزارمناسبی شوند برای اینکه بتوانید کسب و کاری هرچند کوچک را برای خودتان راه اندازی کنید. مهارت هایی به منزله یک پشتوانه برای اینکه باور کنید در بدترین شرایط هم در نمی مانید.

صبور باشید و روال زندگی تان را حفظ کنید: بسته به اینکه چه روشی را برای مهاجرت به کانادا انتخاب کرده اید زمانی بین شش ماه تا حتی سه سال را باید درانتظار باشید. دراین شرایط اولین کاری که باید انجام دهید صبور بودن است. سعی کنید واقعیت ها را در نظر بگیرید و از ارسال امواج منفی برای خودتان کم کنید. مهاجرت به کانادا یکی از طولانی ترین پروسه های مهاجرت است. اما طولانی شدن آن به این معنی نیست که شما شکست خورده اید. برای اینکه ازاین احساس معلق بودن کم کنید بهتراست روال زندگی تان را تغییر ندهید. شما برای مهاجرت به کانادا آماده می شوید و دلیلی ندارد زندگی تان را تعطیل کنید. یکی از بزرگترین و سهمگین ترین اشتباهات بین متقاضیانی که در حال تکمیل پرونده شان برای مهاجرت به کانادا هستند استعفا از کارو معلق کردن فعالیت های اقتصادی و اجتماعی شان است. کنسل کردن فعالیت هایی که بدون شک تحمل دوره طولانی انتظاربرای پذیرفته شدن از سوی اداره مهاجرت کانادا و درنهایت سفر به آنجا را بسیار سخت تر می کند.

گام سوم: بعد از مهاجرت به کانادا چه کنیم؟

اگرتا وقتی که به کانادا مهاجرت می کنید هرگز به این کشور سفر نکرده اید و فقط آن را در بی شمار فیلم های هالیوودی دیده اید،باید قبول کنید زندگی واقعی، خصوصا برای یک مهاجر تازه وارد هرگز شبیه فیلم ها نیست. البته دربدو ورود تمام کسانی که بعد ازمدت ها انتظار توانسته اند به کانادا برسند خوشحال و پر انرژی هستند .پس باید مراقب باشید این انرژی کارساز و پیش برنده را با تصورات اشتباه هدرندهید. برای هرچه بهتر انجام دادن این مرحله لازم است کارهای اولیه را برای بدو ورودتان انجام دهید. این روزها می شود به راحتی و به کمک اینترنت اطلاعات زیادی درباره حمل و نقل عمومی، اقامتگاه ها و…درهر کجای جهان به دست آورد. پس وقتی مدت کوتاهی به اولین سفرتان مانده است دست به کارشوید. ایستگاه های تاکسی و اتوبوس و خطوط متروی نزدیک فرودگاه مد نظرتان را چک کنید. هزینه های حمل و نقل را به دست بیاورید وهمینطورآدرس اقامتگاه هایی که برای شما مناسب هستند را به همراه مشخصات دقیق آنها پیدا کنید. این یک واقعیت است که تسلط برامورهر چند کوچک و پیش پا افتاده می تواند لحظه ورودتان به کانادا را بسیار خوش آیند کند و برعکس آن،اگر حجم انبوهی ازعلامت سوال درذهن یک تازه وارد وجود داشته باشد، نگرانی به راحتی بر روی همه انرژی های مثبت سایه خواهد انداخت. پس درهنگام اولین سفربه کانادا به نکته های به ظاهر کوچک توجه داشته باشید.

ضمن اینکه هرمهاجری باید بداند بعد از رسیدن به کشورمقصد زندگی شخصی و زندگی اجتماعی اش دستخوش تغییراتی می شود که با شناختشان می تواند راه مقابله با آنها را به سرعت پیدا کند. درباره مهاجرت به کانادا و رسیدن به این کشورهم می توان چند مورد فراگیر تردرباره زندگی شخصی و اجتماعی را مطرح کرد. مسائلی که اگر آنها را با دقت بخوانید بدون شک می توانید موارد دیگری که در این نوشتار به آن اشاره نشده را هم پیش بینی کنید و برای مقابله با آنها و یا انجام آنها آماده شوید.

در زندگی شخصی؛

  • ممکن است افسرده شوید:  در موارد خفیف، افسردگی در دوره ای کوتاه رخ می دهد. دوره ای که باتغذیه وخواب مناسب حل می شود.این مورد را معمولا با نام بیماری خانه یا هوم سیک (Home Sick ) می شناسند. اما عده ای از مهاجران هم افسردگی هایی درسطح اساسی را تجربه می کنند. افسردگی هایی که درحادترین حالت باعث می شود فرد نتواند حتی ازخانه خارج شود و این باعث مختل شدن کل زندگی اش خواهد شد. پس با در نظر داشتن اینکه افسردگی بیماری شایعی است وبا دانستن این حقیقت که قابل کنترل است ازخود و خانواده تان محافظت کنید.
  • ممکن است از خرج کردن بترسید: همه کسانی که ازایران به کانادا مهاجرت می کنند با اینکه دلار تهیه کرده اند ودر کیف پولهایشان به جای پول ایرانی دلار دارند، اما در روزهای اول اصطلاحا به ریال دخل و خرجشان را حساب می کنند. به این شکل که وقتی یک وعده غذای ده دلاری می خورند آن را با قیمت دلار روز به ریال حساب می کنند و همین باعث ترس اولیه در وجودشان می شود. ترسی که به آنها می گوید “کانادا کشورگرانی است وآنها نمی توانند از پس مخارجشان برآیند”. در حالی که اگر این عادت کنار گذاشته شود و اگر تازه وارد نگاهی به میانگین حقوق ها بیندازد متوجه می شود همه چیز با هم متناسب است و درواقع تورمی وجود ندارد و او هم می تواند مثل هزاران شهروند دیگر زندگی منطقی و دخل و خرج مناسبی داشته باشد.
  • تنهایی: اکثر کسانی که به کانادا مهاجرت می کنند دوره ای از تنهایی فردی یا خانوادگی را می گذرانند. معدود کسانی که بستگان یا دوستانی دراین کشور دارند ممکن است بتوانند روزهایی را در جمع بگذرانند. اما اگر کسی را در کانادا نداشته باشید مثل خیلی های دیگر تنها می مانید و باید برای این تنهایی ازقبل برنامه ریزی کرده باشید. این را بدانید زندگی درکانادا بسیار منظم است و اگربستگان وآشنایانی هم درکانادا دارید، نباید توقع داشته باشید دربدو ورود شما همه وقتشان را به برای شما اختصاص دهند.

در زندگی اجتماعی بکوشید؛

  • وقت کشی نکنید: اولین و مهمترین کار این است که باور کنید وقت ،خصوصا برای شما، طلاست. باید از قبل برنامه ریزی کرده باشید و از همان روز اولی که به کانادا رسیدید اولین قدم از برنامه تان را اجرا کنید. این کارنشان می دهد حالا که به کشورتوسعه یافته و بزرگی همچون کانادا مهاجرت کرده اید،مختصات یک فرد جهان اولی را هم دارا هستید.
  • تفاوت ها را درک کنید: یکی از درس های مهم مهاجرت به کانادا پذیرفتن تفاوت هاست. وقتی به کشوری مهاجرت کرده اید که از لحاظ بعد مسافت و فرهنگ فرسنگ ها کیلومتر ازموطن شما دور است باید بکوشید که تفاوت ها را با نگاه تیزبین پیدا کنید و آنها را درک کنید. درک کردن به این معنی است که باورکنید تفاوت میان انسان ها لزوما بد و منفی نیست. این را می شود از شهروندان قدیمی ترکانادایی آموخت.کسانی که به شکلی مثال زدنی دردنیا با سیل مهاجران از دورترین نقاط کره زمین همزیستی مسالمت آمیز دارند.
  • با بقیه ملیت ها ارتباط برقرار کنید: اگر قرار بود تا آخرعمرتان فقط با همزبان ها و هم وطنانتان ارتباط داشته باشید لازم نبود به کانادا مهاجرت کنید. حالا که به کانادا مهاجرت کرده اید سعی کنید با مردمی از دیگر ملیت ها ارتباط برقرار کنید. لازم نیست دوست های صمیمی تان را از بین این آدمها انتخاب کنید. اما درمحل تحصیل و کار و همسایگی تان سعی کنید با شناخت اصول اولیه فرهنگ های مختلف با مردمانی از آن فرهنگ ها ارتباط برقرار کنید. شک نکنید این رفتار در آینده ای نزدیک به کارتان می آید و باعث می شود زودتر کشورکانادا را وطن دومتان بدانید.
  • خانواده تان را حفظ کنید: اجتماع جدیدی که به آن قدم گذاشته اید دریایی است که دربدو ورود فقط درساحل آن ایستاده اید. لذا مهمترین توصیه به کسانی که با خانواده شان به کانادا مهاجرت کرده اند می تواند این باشد که درحفظ اساس خانواده تان بسیاربکوشید. با دانستن اینکه مهاجرت و تغییرهای اساسی درظاهرزندگی می تواند روی ظاهرافراد و رفتارهای روزمره آنها تاثیرگذار باشد، تغییرات خلقی اطرافیانتان را زیاد جدی نگیرید و باورداشته باشید این تغییرات با ثابت شدن شرایط و درمدتی کوتاه از زندگی تان حذف می شوند. پس در ماه های اول مهاجرت به کانادا اولا باید ازگرفتن تصمیمات عجولانه درباره همسرو حتی فرزندانتان جدا خودداری کنید و برای آزمودن آدمهای اطرافتان به آنها و خودتان وقت بیشتری بدهید.

برای برنامه ریزی و تنظیم اهداف مهاجرت به کانادا حتما با متخصصان ما در کانادید تماس بگیرید.

توصیه میکنیم مطلب زیر را هم بخوانید :

چرا کانادا را باید برای ادامه زندگی انتخاب کنیم؟

این مقاله چقدر برای شما مفید بود ؟

تعداد رای : 9 میانگین امتیاز 4.6

اشتراک گذاری

6 دیدگاه. ارسال دیدگاه جدید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید